خطرات اصلی برای کاربران و سرمایهگذاران DeFi
بر اساس گزارش شرکت بین المللی ارزیابی ریسک Moody’s، امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) به سرعت در حال تکامل است. اما شفافیت ناکافی، عدم آگاهی کاربر در مورد خطرات و روشهای اندازهگیری و کاهش این خطرات همچنان چالشهایی را برای کاربران ایجاد می کند.
ریسکهای روابط وام دهی سنتی
تجزیه و تحلیل Moody که با همکاری پلتفرم مدلسازی مالی Gauntlet تهیه شد، سه ریسک معمولی برای روابط وام دهی سنتی را شناسایی کرد:
- ریسک ارزیابی یا تغییرات در ارزشگذاری وجوه قرضی و مبلغ وام از جمله بهره
- ریسک فرصت یا احتمال ظاهر شدن یک پیشنهاد سودآورتر در آینده
- خطر یا ریسک طرف مقابل که از عدم تقارن اطلاعاتی بین وام گیرنده و وام دهنده ناشی میشود که هر کدام میتوانند شناخت بهتری از طرف معامله خود داشته باشند.
به طور کلی، این سه شکاف به دو صورت ظاهر می شود:
اولین حالت انتخاب نامطلوب است. به عنوان مثال، شرکتی که اوراق قرضه جدید منتشر میکند، نسبت به شرکتهایی که اوراق قرضه را میخرند، اطلاعات و بینش بهتری نسبت به موقعیت مالی و استراتژیک خود دارد. انتخاب نامطلوب در DeFi هم مشابه همین حالت به نظر میرسد، اگرچه یکسان نیست. با توجه به اینکه کد وام دهی به طور تغییرناپذیر در بلاکچین وجود دارد در سمت وام گیرنده، نرخ های بهره عمومی، منبع باز و قابل تایید هستند. در بخش اعطای وام، با توجه به وضعیت فعلی DeFi، فقط وامهای با وثیقه بیش از حد امکانپذیر است.
این گزارش افزود:
«انتخاب نامطلوب تا حد زیادی تابعی از ارزشگذاری مناسب وثیقه است. وثیقه با نقدینگی کافی نگران زیادی ایجاد نمیکند.»
تضاد دوم کارفرما-کارگزار است. این تضاد در DeFi از طریق عدم تطابق انگیزهها بین سرمایهگذاران در پلتفرم، مانند ارائهدهندگان نقدینگی یا وامدهندگان، و کسانی که آن را اداره میکنند، به وجود میآید.
MakerDAO
به عنوان مثال، MakerDAO که بر استیبل کوین DAI نظارت دارد، از نرخ پسانداز رقیب DAI و کارمزدهای ثبات پلتفرم بهعنوان روشهای اصلی خود برای تنظیم عرضه و تقاضای وام استفاده میکند. این روش MakerDAO برای بین بردن توکن حاکمیتی MKR و «قانع کردن مغایرتهای خزانهداری پلتفرم» است. این کار مستقیماً بر قیمت MKR تأثیر میگذارد که اغلب به ضرر سرمایهگذاران است.
تجزیهوتحلیل مشخص میکند که با در نظر گرفتن تکامل سریع و افزایش محبوبیت DeFi، تعیین کمیت ریسک واقعا دشوار است.
آنها استدلال کردند که می توان چندین “بعد بحرانی” خطر را شناسایی کرد که بر همه پروتکلهای DeFi تأثیر می گذارند، هرچند ممکن است این تاثرگذاری یکسان نباشد. میتوان این ابعاد را به موارد زیر “تفکیک” کرد:
- ریسکهای سیستمیک یا ریسکهایی که بر بخش بزرگی یا تمام اکوسیستم دیفای تأثیر میگذارند. این ریسکها شامل ریسکهای ارزی، نظارتی و بلاکچین هستند.
- ریسکهای خاص یا ریسکهایی که بر یک پروتکل یا گروهی از پروتکلها تأثیر میگذارند. این ریسکها شامل ریسکهای قرارداد امنیتی، حاکمیت، تعاون و اوراکل است. آنها طبیعتاً برای یک پلتفرم خاص منحصر به فرد هستند.
Moody’s و Gauntlet گفتند:
«تکنیکهای کاهش منجر به مهمترین عامل در درک خطرات استفاده از پلتفرم میشود.» «در حالی که همه پلتفرمهای DeFi ممکن است به موارد اولیه مشابه یعنی وجود یک بلاکچین با پشتیبانی از قرارداد هوشمند و وثیقه قابل دسترسی به رمزارز وابسته باشند اما اقتصاد کدگذاریشده در طراحی پروتکل، کیفیت قراردادهای هوشمند و نگهداری مداوم توسط توسعهدهندگان، و پویایی بهینهسازی پارامترهای کلیدی توسط صاحبان حاکمیت به طور چشمگیری بر کمیت ریسک تأثیر میگذارد.»
نتیجهگیری
گزارش Moody’s و Gauntlet نتیجه میگیرد:
مدلسازی ریسک سازگار برای DeFi باید همه منابع شناساییشده ریسک را برای پروتکلها در نظر بگیرد که شامل موارد زیر است:
قرارداد، ثبات بازار/ارز، اوراکل/وابستگیهای خارجی، حاکمیت، نظارت و همچنین همکاری.