8 اشتباه بزرگ در تجارت کریپتو
رمزارزها، تجارت مبتنی بر مبادلات را برای طیف وسیعی از کاربران قابل دسترسیتر کردهاند. به جای فرآیندهای طولانی و پیچیده شامل افتتاح حساب کارگزاری، بازار کریپتو راهی سریع و آسان برای ورود به دنیای تجارت چند میلیارد دلاری ارائه میدهد. از طریق تجزیه و تحلیل تراکنشهای مشتریان میبینیم که بسیاری از آنها سکه خریداری میکنند و سپس آنها را به حسابهای صرافی کریپتو میفرستند. این نشاندهنده تمایل عمومی برای انجام این دسته از معاملات است.
قبل از شروع سفر تجارت کریپتو خود، مهم است که اشتباهاتی را که اغلب در انتظار معاملهگران در دنیای داراییهای دیجیتال است، به خاطر بسپارید. بنابراین، بیایید نگاهی به این اشتباهات بیندازیم.
اشتباه شماره 1: استراتژی اشتباه یا فقدان آن
دلیلی که بسیاری از معاملهگران آماتور ارزهای دیجیتال شکست میخورند، فقدان یک برنامه عملیاتی مشخص و درست طراحیشده است که باید قبل از شروع معامله به طور کامل در نظر گرفته شود. سرمایه گذاران جوان کریپتو به اشتباه فکر میکنند که همه چیز را «در طول مسیر» متوجه خواهند شد. با این حال، در عمل، در طول مسیر، آنها خود را در مرکز یک گرداب احساسی میبینند که آنها را مجبور میکند عجولانه عمل کنند و باعث ضررهایی میشوند که اگر سرمایهگذار قبل از خرید، زمانی را صرف توسعه یک استراتژی کامل با برنامههای احتمالی میکرد، میتوانست از آن جلوگیری کند.
نقطه شروع برای هر استراتژی، تجزیه و تحلیل بنیادی طیف وسیعی از داراییهای کریپتو با چارچوبی از اهداف است. وظیفه اول شامل مطالعه دقیق داراییهای رمزنگاری مختلف است که به طور بالقوه میتوانند در یک سبد سرمایهگذاری گنجانده شوند. وظیفه دوم در حوزه روانشناسی و برنامهریزی کلی زندگی نهفتهاست.
سرمایهگذار باید سطح تحمل ریسک خود و افق معاملاتی خود را مشخص کند. او باید بفهمد که تا چه مدت به دنبال خرید دارایی است. همچنین نرخ بازده مورد نظر و زیانهایی که در دورههای رکود بازار با آن مواجهاست را در نظر بگیرد. بدون این مراحل اولیه ساده اما ضروری، سرمایهگذار در خطر تبدیل شدن به طعمه آسان برای کوسههای تجاری با تجربهتر است. این افراد در دورههای رشد بازار داراییهای خود را به افراد بیتجربه میفروشند و در زمان رکود، داراییها را با قیمت ارزان از آنها میخرند.
اشتباه شماره 2: جاه طلبی بیش از حد
بازار ارزهای دیجیتال توسط سرمایهگذاران مبتدی به عنوان نوعی «الدورادو» یا سرزمین خیالی در نظر گرفته میشود که طی چند ماه، میتوان بازدهی چندگانه را دید و سرمایهگذاریها را بدون هیچ تلاشی چند برابر کرد. این چشم انداز همچنین توسط داستانهای موفقیت متعددی در مورد معاملهگرانی که هزاران بار از رشد برخی آلتکوینها سود کسب کردهاند، یا سرمایهگذارانی که چند هزار دلار در یک پروژه جدید سرمایهگذاری کردهاند و صدها هزار سود تنها در شش ماه به دست آورده اند، تسهیل میشود. برخی از این داستانها ممکن است درست باشند، اما آنها حتی یک کلمه در مورد آن میلیونها سرمایهگذار که به طور همزمان شرط بندی اشتباه کردند و به جای سود، ضرر هنگفتی دریافت کردند، نمی گویند.
«برنده های بزرگ» که در اخبار میخوانیم حتی در بین سرمایهگذاران حرفهای نادر است. برای مبتدیان، این یک هدف دست نیافتنی است. تازه واردها را نه تنها باید کسانی دانست که قبلاً هرگز داراییها را در بورس معامله نکردهاند، بلکه به عنوان کسانی که قبلاً در داراییهای سنتی سرمایهگذاری کردهاند، اما هیچ تجربهای در بازار کریپتو ندارند، که ویژگیهای خاص خود را دارد، درک شود.
هنگام ترسیم یک استراتژی، باید از جاه طلبیهای بیش از حد و برنامههای کلاهبرداری خلاص شوید. افزایش اندک اما پایدار در ارزش یک سبد سرمایهگذاری بهتر از یک فرصت دور از واقعیت برای رسیدن به جکپات با خطر از دستدادن تمام سرمایهگذاریها است.
اشتباه شماره 3: انتخاب نادرست اندازه یک موقعیت
میزان سود دریافتی مستقیماً به اندازه سرمایه گذاری بستگی دارد. و این، گاهی اوقات، شوخی بیرحمانهای را برای سرمایهگذاران بازی میکند: در انتظار بازدهی بالا، شرطهای خود را خیلی بالا میگذارند. حرص و طمع محرک خوبی است، اما مشاور بدی است. به تجزیه و تحلیل انتقادی اجازه نمی دهد که چشم انداز یک سرمایه گذاری یا موقعیت تجاری خاص را ارزیابی کند.
وضعیت معکوس زمانی امکان پذیر است که شرط بندی های بسیار کوچک انجام شود، که، حتی در صورت موفقیت آمیز بودن، بعید است ارزش پرتفوی یا اندازه حساب معاملاتی را به میزان قابل توجهی تغییر دهد. ترس نیز مانند طمع، مشاور بدی است.
وظیفه مناقصه گر تعیین اندازه موقعیت بهینه (معمولاً از 1٪ تا 5٪ ارزش حساب معاملاتی) است. در نظرگرفتن عواملی مانند فعالیت معاملاتی نیز به تعیین دقیقتر اندازه موقعیت کمک میکند. اگر یک معامله گر زمان کمی را به معاملات اختصاص دهد، به عنوان مثال، یک بار در روز یا چند بار در هفته وارد بورس شود، در این صورت اندازه تراکنش باید در حد بالای سطح ذکرشده انجام شود. اگر یک معاملهگر به طور فعال در بورس معامله میکند و معاملات زیادی را در طول روز انجام میدهد، منطقی است که اندازه پوزیشنهای خود را به حد پایینتر از سطح فوق کاهش دهد.
در نهایت، هنگام تصمیم گیری در مورد اندازه یک معامله، یک معامله گر باید درک کند که مبلغی که روی یک دارایی خاص قرار می دهد باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا در حساب معاملاتی او تفاوت ایجاد کند، اما همچنین به اندازه کافی کوچک باشد تا در صورت عواقب فاجعه بار ناشی از یک پیش بینی نادرست از استرس جلوگیری کند.
اشتباه شماره 4 عدم کنترل خود
بازار کریپتو بسیار بیثبات است و یکی از دلایل اصلی چنین نوسانی، سهم بالای پیشنهاد دهندگان خردهفروشی غیرحرفهای است که بهطور باورنکردنی مستعد خرید و فروش هیجانی داراییها هستند. بازار کریپتو توسط FOMO (ترس از دست دادن) و FUD (ترس، عدم قطعیت و شک) اداره میشود، که به این معنی است که کوچکترین شایعهای میتواند باعث فروش بهمن وار شود. مناقصهدهنده باید بتواند با اطلاعات کار کند، حداقل حقایق را بررسی کند، دقت لازم را در مورد قابلیت اطمینان منبع انجام دهد و تسلیم خواستههای زانو نشوند. این به کسانی کمک می کند که در غیر این صورت ممکن است یک سکه در اوج ارزش آن بخرند یا سگ های خود را فقط چند روز قبل از تبدیل شدن به ستاره بفروشند.
اشتباه شماره 5: عدم تنوع
بیت کوین اصلی ترین و قابل اعتمادترین ارز دیجیتال موجود در بازار است که علیرغم رکودهای متعدد، زمستان های کریپتو و سایر شوک ها، ماندگاری و ارتباط خود را در بازار ثابت کرده است. اما شرط بندی روی یک ارز دیجیتال احتمالاً تاسف بارترین استراتژی است که یک سرمایه گذار می تواند برای خود انتخاب کند. البته بیتکوین بهعنوان باثباتترین ارز دیجیتال، باید در هر سبد سرمایهگذاری موقعیت رو به جلو را به خود اختصاص دهد، اما وجود سایر داراییهای دیجیتالی که برخلاف بیتکوین احتمال بازدهی بالایی دارند را نباید نادیده گرفت.
ایجاد تنوع مناسب در سرمایهگذاری در داراییهای کریپتو یک کار غیر ضروری است. تنوع دادن به سبد سرمایهگذاری مستقیماً به توانایی سرمایهگذار برای ترسیم یک استراتژی، مطالعه جزئیات هر دارایی علاوه بر چشم اندازها و خطرات آن و در عین حال ارزیابی کافی تحمل ریسک خود بستگی دارد. هر چه افق برنامهریزی وسیعتر باشد و تحمل ریسک کمتر باشد، بیت کوین باید وزن بیشتری در سبد سرمایه گذاری داشته باشد. اگر سرمایهگذاری مایل است برای فرصتی برای مشاهده بازدهی قابلتوجه در شش ماه یا یک سال ریسک کند، باید توجه بیشتری به آلتکوینها داشتهباشد، بدون اینکه در همان زمان تسلیم حالتهای بیش از حد خوشبینانه شود.
«میانگین طلایی» به عنوان یک سبد سرمایهگذاری در نظرگرفتهمیشود که نیمی از آن شامل بیت کوین، حدود 20 درصد به اتریوم و 30 درصد باقیمانده بین سایر سکه های امیدوارکننده توزیع میشود. سهم هر کدام از این سکهها هرگز از 5 درصد تجاوز نمیکند. این همسویی نیروها به شما این امکان را میدهد که ریسکها را به طور مساوی توزیع کنید و آسیب های احتمالی ناشی از کاهش ارزش یکی از داراییها را به دلیل رشد کلی سایر اجزای پرتفوی برطرف کنید.
اشتباه شماره 6 ناآگاهی از ابزارهای معاملاتی
بازار ارزهای دیجیتال جوان است. اما در حال حاضر از نظر ابزارهای معاملاتی مختلف مانند DeFi، آتی و معامله آپشن، قراردادهای سهام، معاملات مارجین و غیره کاملاً توسعه یافتهاست. بسیاری از آنها با افزایش خطر مرتبط هستند، که شرکت کنندگان احتمالی را می ترساند. اما قطعاً ارزش ندارد که از چنین ابزارهایی به طور کامل غافل شویم. آنها به شما امکان می دهند سود بالقوه را به حداکثر برسانید. در واقع، با تنوع مناسب چنین ابزارهایی، تأثیر سرمایه گذاری ها همیشه روشن تر خواهد بود.
معامله انحصاری با یک ارز دیجیتال فرصت های عظیمی را برای افزایش ارزش حساب خود از تریدر سلب می کند. برای مثال، در طول دورههای رکود بیتکوین، به دلیل معاملات سفتهبازی در میمکوینهای محبوب در میان معاملهگران ارزهای دیجیتال، یا به دلیل افزایش معاملات سکههایی که در بورس اوراق بهادار فهرست نشدهاند، بلکه در پروتکلهای DeFi و قراردادهای سهام وجود دارند، همچنان ممکن است بازده بالایی داشته باشید.
اشتباه شماره 7: سهل انگاری در امنیت سایبری
ارزهای دیجیتال کنترل دارایی را به دست صاحبان خود بازگردانده اند. اما، با این کنترل، مسئولیت زیادی به همراه داشت. کاربران باید کدهای اولیه خود را مخفی کنند و آدرس گیرنده را قبل از ارسال وجوه بررسی کنند. متأسفانه بسیاری از مردم در مورد مسائل امنیت سایبری در مبادلات رمزنگاری سهلانگاری میکنند. با این حال، مشکل تنها در سهلانگاری کاربران نیست، بلکه در حفرههای امنیتی است که در پلتفرمهای تجاری متمرکز وجود دارد. با کمی جستجو سوابقی را خواهید یافت که مشکلاتی را در حفاظت از دارایهای کاربر آشکار میکند. یکی از جدیدترین موارد، سرقت NFT و Crypto از کیف پول MetaMask از طریق iCloud است، جایی که معلوم شد از دادهها از برنامه تلفن همراه MetaMask بدون هیچ گونه رمزگذاری پشتیبانگیری شده است.
برای کاربران بسیار مهم است که سیستم امنیتی هر پلتفرم تجاری انتخابی را به دقت مطالعه کنند. همچنین آنها باید از روشهای ساده مانند احراز هویت دو مرحلهای استفاده کنند. در صورت امکان هم کاربران باید مقادیر زیادی را به دور از حسابهای تجاری فعال در کیف پول سرد ذخیره کنند. هرچند که کیف پولهای سخت افزاری کمی کمتر از صرافیهای رمزنگاری متمرکز آسیبپذیر هستند اما نمیتوان آنها را کیف پول سرد نامید. در حال حاضر سوابق کافی برای هک کیف پولهای سخت افزاری وجود دارد. داستانهایی درباره بدافزارها، فروشندگان از پیش نصبشده روی کیف پولهای سختافزاری و آسیبپذیریهایی که در نرمافزار رسمی وجود دارند، پیدا خواهید کرد.
اشتباه شماره 8: بیتابی
در اولین قدمها در بازار کریپتو به ناچار با شکست همراه خواهد بود. کسب تجربه بدون معامله غیرممکن است. بنابراین، معاملهگر باید فوراً به این واقعیت توجه کند که در ابتدا قرار نیست سوددهی سریع را ببیند. در برخی موارد، ضرر و زیان اجتناب ناپذیر است. شکست اعتماد به نفس و میل به ادامه کار را تضعیف میکند. اما همانطور که وینستون چرچیل زمانی گفت: «موفقیت حرکت از شکستی به شکست دیگر بدون از دستدادن اشتیاق است». الکساندر الدر، روانشناس معروف و نویسنده کتاب «به اتاق تجارت من بیا» می نویسد: «اشتباه کردن امری طبیعی است».
منبع: cryptonews